بهمناسبت اول سپتامبر سالروز شروع جنگ جهاني در اروپا
روياهايي كه جهان را بهآتش و خون كشيد
م.مشيري(رهنورد)
3فوريه 1933، آدولف هيتلر بهعنوان صدراعظم جديد آلمان، در اولين سخنراني خود در مجلس، صحبت از اين كرد كه محل زندگي آلمانيها برايشان تنگ است و بايد براي آنها جاي بيشتري بهدست آورد. تعداد معدودي آن روز معناي دقيق صحبتهاي او را فهميدند و برايش كف زدند هر چند كه او قبل از آن در كتاب « نبرد من» صحبت از تأسيس آلمان بزرگ كرده بود. اما جهان ميبايست بيش از 55ميليون كشته ميداد و اروپا تقريباً تبديل بهويرانه ميشد تا معناي آن حرفها دقيقاً فهم شود.
داستان زندگي آدولف هيتلر، داستان منحصربهفرديست. آدولف در 20آوريل سال 1889 در شهر برانآو در كشور اتريش متولد شد. پدرش كارمند سادة اداره گمرك بود. آدولف از نوجواني چندان تمايلي بهدرس خواندن نداشت و اغلب از مدرسه فراري بود. او حتي دبيرستان را نيز تمام نكرد و بهدنبال زندگي بهتر، راهي وين شد ولي جز ولگردي در خيابانهاي وين چيزي نصيبش نشد. او خود را هنرمند ميدانست و معتقد بود كه هنرش ناشاخته مانده است. در سال 1914 جنگ جهاني اول شعلهور شد. او بهعنوان داوطلب بهارتش آلمان پيوست. حداكثر پيشرفت نظامياو در ارتش رسيدن بهدرجه سرجوخگي بود هر چند كه در اثر شجاعتي كه در جنگ نشان داده بود، بهاو نشان صليب آهنين از نوع درجةدو اهدا گرديد.
از آن بهبعد هيتلر ديگر در آلمان ماندگار شد. او در سال 1919 بههمراه ديگردوستانش حزب «كارگران سوسياليست ملي آلمان» را در شهر مونيخ بنيانگذاري كردند و اين مهمترين تحول در زندگي هيتلر بود. تحولي كه دنيا را بهآتش خون كشاند.
نبوغ و تسلط او بهفن سخنوري بهحدي بود كه دوسال بعد او بهعنوان دبيركل حزب انتخاب شد.
شكست آلمان در جنگ جهاني اول و قرار داد ورساي كه بر اساس آن قسمتي از سرزمين آلمان جداشده و بهكشورهاي فرانسه، چكسلواكي و لهستان داده ميشد، از جمله موضوعاتي بود كه هيتلر در رد و تكفير آن سخنرانيهاي پر شوري ايراد ميكرد. سخنرانيهايي كه مردم سرخوردة آلمان را مسحور او ميساخت. حزب ناشناختة كارگران سوسياليست ملي روزبهروز در آلمان شكستخورده، مقبوليت بيشتري مييافت. در سال 1923 در پي كوتادي وايمار(1) هيتلر چند ماهي راهي زندان شد و حزبش منحل گرديد. بعد از آزاد شدن از زندان در سال 1925 او مجدداً حزب را تأسيس نمود. هدف حزب نابودي دموكراسي و ايجاد حكومت فاشيستي و تبديل آلمان بهابر قدرت جهان بود با اين شعار كه«يا آلمان بايد ابر قدرت جهان شود و يا بهتر است وجود نداشته باشد»(2).
بحران اقتصادي در اين سالها جهان را درمينورديد و بيكاري، فقر و گرسنگي جهانگير شد. حزب هيتلر با طرح شعارهايي نظير «كار براي همه»، «آلمان ابرقدرت جهان» و« برتري و مسئوليتداشتن نژاد آريا بهعنوان نژاد برگزيدة خدا براي تكامل جهان»(3) هر روز مقبوليت بيشتري در آلمان پيدا ميكرد. در سال 1928 حزب او 60000 عضو فعال داشت و در انتخابات سراسري توانست به12كرسي در مجلس(رايش تاگ) دست يابد و نهمين حزب آلمان شود.
تلاشهاي بيوقفة حزب، تشكيلات بسيار منسجم و فعال آن، طرح شعار برتري نژاد قوم آريا و نفرت از يهوديان و آنها را عامل همه مصيبتهاي جهان معرفي كردن و همچنين طرح شعارهاي اقتصادي«كار و رفاه براي همه» بهسرعت در دل اقشار پائين جامعة آلمان راه باز كرد بهنحوي كه در انتخابات سال 1932 حزب او توانست 5/13 ميليون راي بهدست آورد و 230 نماينده راهي رايشتاگ كند. در بلبشوي سياسي آن زمان در آلمان، سرانجام در 30ژوئن 1933 هيتلر بهعنوان صدراعظم آلمان معرفي شد. بهاين ترتيب او در پيتحقق اهدافي كه در كتاب« نبرد من» از آنها ياد كرده بود، از موضع حكومت بهتلاش پرداخت و جهان وارد مرحلة خونيني كه در تاريخ بشري بيسابقه بود گرديد.
فاز اول حكومت هيتلر فاز تصفيهحسابهاي دروني آلمان بود. بهزودي مخالفان سياسي هيتلر توسط گشتاپو (سازمان امنيت آلمان) به زندان انداخته يا اعدام شدند. . طي سالهاي حكومت هيتلر حدود 60هزار آلماني بهجرم فعاليت سياسي اعدام شدند و حزب كارگران سوسيالسيت با تكيه بر قدرت تشكيلات و سازماندهي خود، آلمان را بهزير مهميز وحشتآفرين خود كشاند و حكومت فاشيستي را با مشت آهنين بر قرار ساخت.
موج فرار از كشور،سراسر آلمان را فرا گرفت. طي همين سالها بود كه آلبرت انيشتين، تأثيرگذارترين انسان در تاريخ بشريت در زمينة دستاوردهاي علمي به دليل يهودي بودن تحت تعقيب حكومت آلمان قرار داشت، از آلمان بهآمريكا گريخت
هيتلر با طرح شعار «قدرت انسان را بزرگ ميكند»، «جنگ پدر تماميتحولات است» (4) بهدنبال ابرقدرت كردن آلمان بود و در اين راه از تماميوسايل استفاده ميكرد و هدف برايش وسيله را توجيه ميساخت و البته وسيله اغلب جز كشتار، سركوبي و ويرانگري نبود. حزب هيتلر با بسيج آلمانيها توانست معضل بيكاري را حل نمايد و اقتصاد آلمان راشكوفا كند ولي اين شكوفايي چون محصولات آلماني بازاري براي فروش نداشتند و بازار هاي جهاني در انحصار فرانسه و انگليس و تا حدي آمريكا بودند بهسرعت بهحد انفجار رسيد. سرزمينهاي تحت حكومت ابرقدرتجهان، انگستان، از شرق به غرب عالم گسترده بود. تا آنجا كه انگليسيها با افتخار مي گفتند :«در سرزمين ملكه خورشيد غروب نميكند».
قصد هيتلر اعمال زور و بازكردن جايي براي آلمان در صحنة قدرتهاي جهاني از طريق قدرت نظاميبود. براي تحقق اين هدف جنگ را از مدتها پيش بهعنوان بهترين شيوه انتخاب كرده بود.
در فاز دوم، حكومت هيتلري پس از آنكه در سه سال اول تماميمخالفان را از سر راه برداشته و يهوديان را باخفتبارترين شيوهها بازداشت و روانه ارودگاههاي كار اجباري و سپس مرگ نموده بود، رو بهجهان گشايي نمود. هيتلر در سال 1936 طي يك بخشنامه مخفي از ارتش و صاحبان صنايع عظيم آلمان خواست كه كشور را براي ورود بهجنگي عظيم آماده سازند. در طي سالهاي 1936 تا 1940 آلمان بايد بهموقعيتي ميرسيد كه بتواند سياست خود را ابا زور بهجهان ديكته كند. براي تحقق روياي «آلمان بزرگ» هيتلر نياز بهسرزميني وسيع داشت. استراتژي او نابودي فرانسه و انگلستان در غرب و گسترش خاك آلمان از شرق بود. در همين شرايط در ايتاليا موسوليني با كمك هيتلر با حزب فاشيستي خود بهقدرت رسيد و در آسيا، ژاپن نيز با آلمان همپيمان شد.
شروع جنگ جهاني در آسيا با حمله و اشغال چين توسط ژاپن در تاريخ 7ژوئيه 1937آغاز شد.
متأسفانه غرب تهديد هيتلر را هنوز آنطور كه بايد جدي نگرفته بود و در ابتدا راه مماشات با آنرا در پيش گرفت. قرارداد ننگين مونيخ در سال 1938 توسط دو ابرقدرت وقت جهان يعني انگلستان و فرانسه راه را براي الصاق كشور اتريش بهآلمان و همچنين اشغال سرزمينهاي آلماني زبان چكسلواكي توسط حكومت هيتلر راه را باز كرد. سپس كشور اتريش ظاهراً بهطور داوطلباً ولي بهواقع در اثر زور و فشار هيتلر و حزب كارگران سوسياليست ملي بهآلمان پيوست.
در مارس 1939 ارتش آلمان وارد خاك چكسلواكي شد و قسمتي از خاك اين كشور را اشغال و ضميمية خاك آلمان كرد. و غرب همچنان سكوت ميكرد.
اما هيتلر هوايي ديگر در سر داشت. دستگاه مخوف نظامي– امنيني هيتلر بهنام اختصاري اس. اس تحت فرماندهي آيشمن(5) فرماندة مخوف سازمان امنيت هيتلر، مأموريت يافت كه زمينة رواني، اجتماعي و سياسي حمله بهلهستان را آماده كند. اس.اس با تأسيس يك فرستندة راديويي، تحت عنوان فرستندة راديويي نيروهاي مقاومت لهستان عليه آلمان نازي، برنامه پخش ميكرد. كماندوهاي ويژة اس.اس شروع بهعمليات روي واحدهاي ارتش آلمان مستقر در مرز لهستان نمودند و تعداد زيادي از ارتشيان آلماني را كشتند و سپس در همان فرستنده خبر اين تهاجمات بهارتش آلمان را با بوق و كرنا پخش نمودند. مطبوعات آلمان سپس با بزرگ كردن خبرهاي درگيري مرزي و كشته شدن سربازان آلماني بهدست نيروهاي مقاومت لهستان زمينة اجتماعي حمله بهلهستان را آماده كردند.
دولت لهستان كه خوب فهميده بود كه بعد از چكسلواكي نوبت اين كشور است، جهت باز داشتن هيتلر از حمله بهاين كشور، با انگلستان و فرانسه پيمان اتحاد بست. ولي هيتلر كه به خوبي از سياست مماشاتجويانة غرب مطلع بود، باكي از اين پيمان نداشت و سرانجام بعد از بستن قرار داد با شوروي بر سر تقسيم كشورهاي شرق اروپا بين دو كشورو شوروي و آلمان، با خيال راحت در اول سپتامبر 1939 بهلهستان حمله كرد. دوروز بعد در پي قراردادي كه فرانسه و انگلستان با لهستان داشتند اين كشورها نيز بهآلمان اعلان جنگ نمودند ولي هيچ اقدام عملي جدي عليه هيتلر صورت نگرفت. ارتش شوروي نيز از شرق بهلهستان وارد شد و خاك آنرا اشغال نمود و بهاين صورت جنگ جهاني آغاز گشت.
در سوم سپتامبر 1939 در پي اعلان جنگ انگستان و فرانسه با آلمان، بهجز چند شليك توپ، اتفاق ديگري در جبهة غرب آلمان اتفاقي ديگر نيفتاد و همه چيز آرام بود. آرامشي قبل از طوفان. فرانسه مغرور از نفوذناپذيري خط دفاعي 130كيلومتريش به نام « ديوار ماژلان» تا حدودي از تهاجم ارتش آلمان خيالش راحت بود.جالب اينكه همزمان با اشغال نظاميلهستان، هيتلر طرح اشغال فرانسه را نيز پيش ميبرد. ولي در همان حال روزانه در شهرهاي آلمان و بهخصوص ايالت زارلند كه هم مرز فرانسه بود، تظاهراتي عليه جنگ صورت ميگرفت كه در آنها اعلان جنگ فرانسه و انگلستان بهآلمان مورد انتقاد قرار ميگرفت و تظاهركنندگان شعار ميدادند«چرا جنگ!!» و آلمان خواهان صلح است!!
با توجه بهمقاومت خارج از تصوري كه در لهستان، مردم و ارتش اين كشور در مقابل ارتش اشغالگر هيتلري از خود نشان داده بودند- بهنحوي كه 25درصد نفرات ارتش تهاجمكننده از پاي درآمده بودند- هيتلر مجبور شد 29 بار طرح حمله بهفرانسه را عوض كند و در نهايت طرح ژنرال ماين اشتاين « طرح زرد» در مورد تهاجم بهفرانسه بعد از اشغال كشورهاي هلند، بلژيك و لوگزامبورگ، در 5ژوئن 1940 بهاجرا در آمد. سرعت تهاجم چنان بالا بود كه تنها پس از 9روز از آغاز شروع حمله، ارتش هجدهم آلمان در خيانهاي پاريس رژه رفت و سربازان آلماني در كنار برج ايفل، عكس يادگاري گرفتند.
ظرف تنها 6 هفته و 3 روز، كار كشورهاي غرب آلمان يكسره شد و ابر قدرتي چون فرانسه بهزانو در آمد. در اين تهاجمات ارتش آلمان 46000 كشته داد و در مقابل 135000سرباز را در جبهة مقابل بهكام مرگ كشاند. جنگ بهسرعت در تمامياروپا ،شمال آفريقا و مصر، شرق آسيا و شوروي دنيا را بهآتش و خون كشاند.
جنگي كه اروپا و قسمتهايي از كشورهاي آسيايي و آفريقايي را نيز در بر گرفت و منجر بهكشته شدن نزديك به60 ميليون انسان شد.
ستارةبخت هيتلر در نبرد استالينگراد از اوج گرفتن باز ايستاد و كم كم در اثر شكستهايي كه در جبهة شرق و غرب نصيب آلمان شد بود افول كرده و در نهايت به خاك ذلت افتاد.
با ،ورود آمريكا بهجنگ، كمر ارتش آلمان در هم شكست. نيروهاي آمريكا در 6 ژوئن 1944 در ساحل نرماندي پياده شدند و در 25 ماه اوت همان سال پاريس آزاد شد.
جالب اين كه بخشي از اين روياي خونين، تلاش هيتلر براي دستيابي بهبمب اتم بود. تا آخرين روزهاي جنگ و حتي زماني كه ارتش سرخ به حومة برلين وارد شد ارتش آلمان بهاميد بمب اتميكه قراربود سرنوشت جنگ را تغيير دهد و دست از نبرد بر نداشت.
هيتلر در 30آوريل 1945 ابتدا در سنگر خود طي مراسم سادهيي با اِوا برآن دوست ديرينهاش ازدواج نمود و سپس بههمراه همسرش (6) دست بهخودكشي زد. محل خودكشي سپس منفجر گرديد لذا هيچوقت جسد هيتلر كشف نشد و اين خود باعث رواج شايعات فراوان گرديد. هشت روز بعد در 8مه 1945 جنگ جهاني دوم در اروپا با تسليم شدن بي قيد شرط ارتش آلمان پايان يافت و در آسيا ژاپن 2سپتامبر 1945 شكست را پذيرفت و تسليم ارتش آمريكا گرديد. جنگي كه قراربود آلمان را تبديل به ابرقدرت سازد جز ويرانهيي از آن باقي نگذاشت ولي ابرقدرت ديگري بهنام آمريكا صحنة سياسي ، اقتصادي و نظامي در جهان پديدار گشت.
پانويس:---------------
1-در8نوامبر 1923 هيتلر دولت آلمان را«دولت يهوديان» ناميد و اعلام «انقلاب ملي» كرد. او دولت ايالت بايرن و مجلس آلمان را منحل شده اعلام كرد. در تظاهراتي كه بههمين مناسبت اعضا و هواداران حزب كردند 4 پليس و 14 تظاهركننده كشته شدند . متعاقب آن هيتلر دستگير و حزبش غير قانوني اعلام شد.
3و2- كتاب«نبرد من» بهنوشته آدولف هيتلر
4- كتاب اسناد حكومت فاشيستي 1933-1945
5- فرمانده مخوف سازمان امنيت آلمان و رئيس پروژة پاكسازي قوم يهود. او در سال 1962 در اسرائيل اعدام گرديد
6- اِوا برآن. متولد1912 در مونيخ. هيتلر قبل از خودكشي با او ازدواج كرد و بعد از مراسم ازدواج بههمراه او خودكشي كرد. محل خودكشي منفجر شد. جسد هيتلر و اِوا بران هيچوقت بهدست نيامد. اِوا 23سال جوانتر از هيتلر بود و در موقع مرگ33سال داشت.