اگر زمين مرا فرصتي دهد


planet-erde

 

اگر زمين مرا فرصتي دهد

تا رازهاي دلش را بگشايم

نمي دانم از كجا و چگونه شروع كنم

چرا كه خود رازي نگفته  از زمينم

عقده دل نتوانم بگويم

چرا كه دلم

سرشار  از گفتني هاي  ديگر است

كه فرزند انسان مرا به گفتنش اماني  نداده است

به چه شكوه كنيم؟

وقتي فرصتهاي گفتن  را

در ظالم سكوت از دست داده ايم

گله از كه كنيم؟

چرا كه  خويش

نيز بخشي از آن  نكرده ايم.

راز هاي زمين

نا گفته هاي پيدايند

كه فرزند انسان زمين

جرات گفتنش به خود راه نداد است

و  تا فرزند سرخ پاي  ديگر انسان

در راه فرياد  تنها نماند

رازهاي زمين  اگر بتوان گفت

همه گوشهاي ناشنوا كر مي شوند

چرا كه جملگي  فرياد ند

و با آهنگ خروش

انسانهاي تنهاي راه

وقتي  به هم آويزند

دل  زمين  گشاده مي شود

به سرنوشت فرزند خاك خود

شاد مي شود

م مشيري ( رهنورد
template Joomla