خداي من كيه؟

خداي من كيه؟

آسمونيه؟

يا كه  زمنيه؟

 اون  كه تو خونه   نيست­!

 همش رو پشت بومه؟

اونكه نشسته اون بالا

گناهارو مي نويسه؟

تا كه تو اون جهنمش

ما رو هر روز بسوزنه؟

 

اونكه  تو اون بالا

مثه يه رئيسه؟

نشسته و

برا پريا

فرمون فقط مي نويسه؟

اونكه با اون همه ريش

  رو زمين

مي كنه دلهارو ريش؟

يا كه تو زندونا

بجرم بد حجابي و

محاربه به اسم او

ميزنندتازيانه ها

يا كه تو خيابونا

چوبه هاي دار

به اسمش مي شه بپا؟!

هر جايي اسمش ميياد

در مي رن  از هر طرف

  پيرو و   جونو بچه ها  ؟!

آنكه با زلف زني

يا پيرهن آستين كوتاه

مي شه همه هيبتش درجا  فنا؟!

آخوند شده ولي او

زندگي رو كرده سياه....

خداي من كيه؟

مي خواي بدوني اون چيه؟ اون كيه؟

تو خيابون

يا تو خونه

با ما هميشه مي خونه

هر جا كه شورشي به بپاست

هميشه توي ميدونه

تو جنگ براي  آزادي

اون هميشه همرامونه

تو اين نبرد

اول اون بلند مي شه

مي خواي تو اون رو ببيني؟

 

اونه كه هميشه  پيشه

وقتي كه اون تير مي خوره

خون بر زمين جاري مي شه

خصايت خون اونه

 كه هزارتا دست بلند مي شه

اون خداي  دزدا كه  نيست

براي  زور و زر نيست

سفاك نيست

جلاد نيست

مزدورو شياد نيست

مظهر عشقست و صفا

تو دلش نفرت نيست

نه تو آسمونه

يا كه تو پستوخونه

هميشه نمايونه

دستشو تو دستت ببين!

او هميشه همراهمونه

اهل گريه زاري نيست

هر جور بشه

 اون اهل شاديه

وقتي كه آدم تنها مي شه

تو راه يهو گم مي شه

اون رفيق  راهشه

رو دفتر شعر شاعرا

اشكش هميشه رونه

به هر كس ظلم مي رسه

اون دادشه،  فريادشه

هميشه تو ميون ما

اول كسيه

 مي شه به پا

تو ميدوناي رزم و جنگ

آواز مي خونه با يه تفنگ

صداي قشنگشو

مي شنوي  همراه جرنگ

براي اين  براي ما

تو اين دنياي  پر بلا

هميشه  هست پشت و پناه

برا همين  تو اين خونه

هميشه  اون

خدا جونه

هميشه اون خدا جونه

template Joomla