نكنه اينم خواب باشه؟

 

اگر روزي روياي آدم دستمال توالت شود چه بايد گفت؟


آلان پنج هفته است كه از ورود ويروس كرونا به برلين گذشته است  .آنقدر زندگي در اين پنج هفته عوض شده كه حالا آدم در خواب روياي دستمال توالت مي بيند !!اما چي شد كه اينطور شد؟
از وقتي  كه در راديو شنيدم كه بجاي دستمال توالت نمي شه دستمالهاي ديگر را در كاسه توالت انداخت اين موضوع مشغله ذهن من شد.
  با همه بدبختي هاي دوران اين اپيدمي كه روزانه كشتار مي كند  حالا بيايد توالت هم بگيرد .
 تا آن  موقع اصلا حساب اينكه چقدرمن دستمال مصرف مي كنم را نداشتم ولي با اين خبر يهو ذهن من كوك ديگري گرفت و   . سانتي متر نشود 02 شروع كردم  قد دستمالي رو كه استفاده مي كنم را اندازه بگيرم كه بيشتر از بعد از آن  به انواع سوپرماركتها و فروشگاههاي مواد بهداشتي سر زدم ولي گويا  دستمال توالت جن است و من بسم الله .
 تقليل  51 سانتي متر به 02 همه اش با قفسه هاي خالي  روبرو شدم  .تاثيرش در من اين بود كه اندازه دستمال مصرفي را از بدهم  و از خودم هم راضي شدم كه در اين جنگ با كرونا قدم مهمي را برداشته ام.


بعد از سر زدن به چند فروشگاه بزرگ و نبودن دستمال توالت اين موضوع برايم مهم شده بود  .حتي با اين فكر به خواب مي رفتم كه مگه مي شه همه دستمال توالتها تمام شده باشند؟
پس در آلمان كه كشور درجه يك صنعتي جهان محسوب مي شود با يك ماه ويروس  قطعي دستمال توالت شده؟ باور نمي كردم . در آمازون چك كردم و  ديديم كه هنوز هست. ولي مشكل من بود و نبودش نبود بلكه مي خواستم بدانم چرا در فروشگاهها گير نمي آيد. مي گفتم حتما احتكار كرده اند.
تا اينكه شب خودش به خوابم آمد .جناب دستمال توالت آنهم بحد فور.
عجب خواب شيريني بود مثل عسل اين خواب دستمال توالت مزه كرد.
خواب ديدم كه در فروشگاه كاف لند هستم.
گفتم يكسري هم به قفسه دستمال هاي بزنم كه شايد بي نصيب از فروشگاه بيرون نروم .
وقتي به قفسه نزديك شدم ديديم پر از دستمال توالت هست  .رنگ و وارنگ از همه جنسش از دو لايه تا چها لايه با قيمت معمولي  .درخواب چند بار چشمانم را ماليدم كه ايا خواب نمي بينم و واقعا اين دستمالها در قفسه هستند .هيچكس دور و برم نبود   و من بودم و انبوهي دستمال توالت .آنهم چي بدون محدوديت .گفتم نكته دارم خوابم مي بينم خودم خبر ندارم؟
 ولي دستمالهاي خوشگل و رنگارنگ جلويم بودند .با خيال راحت گاري خريد را پر كردم .بعد يهو عذاب وجدان سراغم آمد كه اگه همه اينقدر هرس بنزنند پس بقيه چه كار كنند؟  
چندتايش را خالي كردم .باز رفتم كه پولش را بدهم كه باز همان عذاب وجدان لعنتي  چوب لاي چرخ گاري  من انداخت . باز رفتم گاري را خالي كردم تا رسيد به يك بسته دستمال توالت و يك بسته چهاتايي  دستمال آشپزخانه  . يكبار سبكبال بسمت صندوق روانه شدم .آنقدر خوشحال بودم كه مثل اينكه خدا بجاي دستمال  توالت دنيا را بمن داده است .احساس پيروزي در يك نبرد سخت را داشتم . گويا سواحل نورماندي را فتح كردم  .وقتي به صندوق رسيدم .چشمان آبي فروشنده زن و چشمهاي قهوه ايي ايراني من هر دو برق مي زدنند .دستمالها را روي ريل صندوق گذاشتم و از وقتي صندوق دار چشم آبي قيمتش را نيز زد  ديگر داشتم پر مي كشيدم .
گفتم بالاخره ديدي گيرت آوردم؟ ديدي اراده انسان قوي تر از كمبود و نبودن است .فورا گفتم باز اندازه دستمال مورد استفاده ام  . سانتي متر بر مي گردانم 01را در توالت به
با خود مي گفتم چقدر در خانه براي اين پيروزي منو تشويق خواهند كرد .گفتم چندتا عكس بگيرم و فورا در فيس بوك بگذارم تا كس ديگري نگذاشته است من گذاشته باشم .داشتم فكر مي كردم مي توانم بعنوان يك خبر مهم در تويتر هم پخش كنم و در سايت هنري  خودم نيز بعنوان يك دستاورد ثبت كنم.
كلام خانم فروشنده چشم آبي منو بخود آورد
آقا نقد مي دهيد با با كارت
جواب دادم نقد
طرف لبخندي زد كه خيلي مهربان بود
دست كردم در جيب عقب كيف پولم را بيرون آوردم ...
نمي  دونم چي شد كه يهو ديدم در رختخواب روي گاچ هستم.
بلند شدم و با خود گفتم  :همه اش خواب بود؟
حسابي دلخور شده بودم .مدتها بود كه چنين خواب زيبايي نديده بودم .
از قضا دو روز بعد كه داشتم از سركار به خانه مي رفتم  گفتم يكسر به كاف لند بزنم.
همان جوري كه خواب ديده بودم يك چرخ برداشتم و بسمت قسمت مواد بهداشتي رفتم.
گويا باز خواب مي ديدم در محل دستمال ها پر بود از دستمال توالت و آشپزخانه.
فقط يك تابلو زده بودند كه هر نفر فقط يك بسته مي تواند بخرد.
منم يك  بسته خودم رو خريدم  و چون تجريه خريد قبلي را داشتم خوشحال نشده بودم چونكه مي گفتم نكنه اينم خواب باشد...
 
م.مشيري (رهنورد)
2020 هشت آوريل

template Joomla