گوته « پلي بين شرق و غرب»
- توضیحات
- دسته: مقالات
- بازدید: 1905
گوته « پلي بين شرق و غرب
گوته يكي از نامورترين شاعران جهان است
گوته فقط شاعر نبود او از برجستهترين نويسندگان, هنرمندان و محققان عصر خود بهشمار ميرفت. در جهان بيني او طبيعت و انسان دو «چيز» جدا از هم نبودند بلكه هر دو, جز يك عنصر, كه حيات تكامل بخش را تشكيل ميدادند تلقي ميشدند. ذات هستي را او در انسان و طبيعت مييافت . او خدارا در كليسا و يا در آسمانها جستجو نميكرد بلكه خدايش, مظهر قدرتي بود كه انسان را در پهنه زندگي هدايت كرده و طبيعت نمودي از آن بود
گوته در سال 1749 در شهر فرانكفورت در كنار رود ماين بهدنيا آمد. همان جاييكه هماكنون موزه اي بهنام او قرار دارد. از جواني علاقه وافري به تحقيق و تفحص داشت . او در زمينه كارهاي هنري خلاقيت بيمانند ذهن خود را با واقعيت زمانه در هم ميآميخت و اينچنين اثري سحر آميزي بهوجود ميآورد كه هم رآليست موجود در جامعه را در بر داشت و هم ايده اليسم و رمانتيسم ذهن خلاق او را. گوته اولين آثر خود را بهنام گوتس فون برليشينگن در شهر لاپيزيك سرود كه در آن مبارزي را به تصور ميكشد كه بهدنبال آزادي با اجبارات دوران به مبارزه بر ميخيزد و با فساد موجود ميجنگند تا حقوق بهغارت شده مردم را باز ستاند. در آثار او هميشه مبارزه براي آزادي و احقاق حق و براي پايان دادن به فقر و محنت بزرگداشته شده و خروج از قيود حاكم ظالم ارج گذاشته ميشود. او دشمن سرسخت هرگونه اجبار بود و انسان را ذاتي آزاد ميناميد. آشنايي او با شاعر و مبارز آلماني شيلر تاثيرات عميقي بر او داشت و اين رابطه تا مرگ شيلر در سال 1805 ادامه داشت. گوته عاشق ادبيات شرق بود . او با ترجمه اشعار سعدي بهچنان علاقه و ارادتي به ادبيات و فلسفه شرق و اسلام رسيد كه دل بدان سپرد و چو حافظ شيرازي را شناخت دل و دين از كف بداد و عاشق و ديوانه حافظ گشت. او خود را مريد حافظ ميناميد و دومين اثر جهاني خودرا كه بهنام ديوان شرقي و غربي را به تقليد ازغزليات حافظ سرود . او بهخوبي با ديگر شاعران پارسي آشنايي داشت و از اشعار انها تاثير ميپذيرفت. علت اصلي تاثيرات شگرف رمانتيسم شرقي بر ادبيات شاعران برزگ آلماني را از همين شناخت گوته از فرهنگ و ادبيات ايران ميدانند. عشق به شرق, او را برانگيخت كه بهقول خودش به سرمنشا و سرچشمه معرفت, يعني قران, رو آورد و تا جايي پيش رفت كه بعضيها او را مسلمان ناميدند, ولي براي گوته تفاوتي در اديان نبود و خداي او خدايي بود كه در پهنة زندگي روزمره و در خلال آن و يا قدرت حيات بخش نهفته در طبيعت شناخته مي شد. او شرق را سرزمين ايمان و اعتقاد مي ناميد و شيراز را پايتخت همه شاعران جهان لقب داده بود. گوته بسيار بالاتر از دريچه گوته نگر قومي و كشوري به جهان مينگريست و ارزش انسان را در ذات خدايي نهفته او ميجست. ديوان شرقي –غربي او بعد از اثر جاودان فاوست مشهورترين اثر او بهشمار مي رود. او خود در بارة اين منظومه ميگويد كه هدف نزديك كردن فرهنگ و ادبيات ايران به آلمان بوده و سپس همه را به شناخت شرق فرا مي خواند و آنرا لازمه شناخت معرفت و هستي مي ناميد. او در يكي از شعارش چنين مي سرايد: شرق از آن خداست غرب از آن خداست سرزمين هاي شمالي و جنوب آرميده همه در دست نمايان خدا... او مشرق و بهخصوص ايران را خاستگاه فرهنگ و تمدن بشري و سرچشمة شناخت معرفت انساني ميناميد و ميگفت براي شناخت معنويت انسان بايد آنرا در شرق بهخصوص در ايران جستجو نمود. او با ترجمة آثار سعدي به شناخت از فلسفه شرق دست يافت و با شناخت حافظ شيرازي دل در گرو آن نهاد, او در وصف حافظ چنين ميسرايد حافظ! در مقابل تو اگر انسان خود را همشأن با تو بداند يك ديوانگي بزرگ اوست و در جاي ديگري ميسرايد: گر فرو ريزد ودرهم شكند اين عالم حافظ از شرق به همچشمي تو مي بالم تاثيرات ادبيات شرق و بهخصوص شاعران ايراني بر او آنچنان بود كه معشوق خود رابه تقليد از منظومه يوسف و زليخاي عبرالرحمن جامي, ذليخا و خود را حاتم ناميد. گوته درجايي ديگر در ديوان شرقي –غربي خود در مورد حافظ چنين ميگويد:
حافظ! شاعر حافظ! عارف حافظ! روحاني
گوته هيچوقت شعر حافظ را تفسير نميكرد چون خودرا صالح نميدانست و مي گفت : « بايد شعر حافظ را خواند و از آن لذت برد و در معاني آن ذوب شد و شريان زندگي را كه در اشعار حافظ در جريان است لمس نمود ... و بايد توجه داشت كه اين سخن گوته. يكي از برترين شاعران جهان است.
دكتر راده بوژدويچ استاد برجسته شرق و ايران شناس از دانشگاه بلگراد در مورد تاثيرات رمانتيسم ايران در ادبيات آلمان چنين مينويسد:« اين اتفاقي نبود كه حافظ و سعدي و ديگر شاعران ايراني در ادبيات آلمان ظاهر شدند و اين نيز يك شبه حاصل نشد ,شاعران و متفكرين آلماني براي مقابله با متجاوزين رو به ادبيات رمانتيك آوردند كه ادبيات ايران در آن نقش بسزايي داشت . بيشترين تاثير را حافظ بر گوته داشت و اين نوع ادبيات بعد از گوته در آلمان كه متاثر از معرفت شرق باشد رواج يافت». گوته اساسا ديوان شرقي – غربي خود را به تقليد از حافظ سرود و با وجود سبك چند معني اشعار او , جنبه هاي فرهنگ آلماني نيز در آن به بهترين شكلي حفظ گرديده است.
گوته در سال 1832 در شهر وايمار وفات كرد.
م.مشيري 9 مهر 1383