جنگ آزادي از دوردست
- توضیحات
- دسته: مقالات
- بازدید: 1878
نورد وست سايتونگ
24.12.2013
در تبعيد
جنگ آزادي از دوردست
طوري كه يك فيزيوتراپ زن از شهر فارل براي تغييرات سياسي در ايران تلاش مي كند
28سال است كه فريده بهمني ديگر در ميهنش ايران نيست. در حال حاضر او بطور مستمر در برلين تظاهرات مي كند
از كارستن گروگمن
زير نويس عكس: آكسيون اعتراضي در برلين. فريده بهمني از شهر فارل در ميدان پاريس تظاهرات مي كند. عكس از كارستن گروگمن
فارل- برلين: بيشتر از هر موقع دلتنگي براي وطن شب بسراغ آدم مي آيد. من را بيدار مي كند و مي لرزاند و از تختخواب بيرون مي كشد و در فضاي تاريك خانه بسمت كامپيوتر مي كشاند. و بعد او مي تواند تماشا كند و به دلتنگي خود پاسخ دهد كه حال و هواي وطن به چه صورتي است. او در انترنت جستجو مي كند و به ايران مي رود او به كوههاي ايران فكر مي‌كند و كويرش و برخاستن خورشيد از ميان كوير كه بمدت 28 سال است كه آنرا نديده است. او اما چه چيزي پيد ا مي كند . در ميان سر تيتر اخبار. او فرياد مي كشد. ” دستگيري. اعدام ! و كشتار و مرگ !
او يك ويدئو مي يابد. فرياد بر مي دارد: كشتار! فريده بهمني مي‌گويد كه من بشدت در خانه ام در فارل گريه كردم
اين ويدئو : مرداني را نشان مي دهد در تاريكي سحر. صورتهايشان پوشيده شده است. آنها سلاح حمل مي كنند. تصاوير مي لرزند و گلوله شليك مي شوند. انسانها فرياد مي زنند. تصاوير آرام مي شوند و حال تصاوير انسانها در ميان خونشان نشان داده مي شود بسياري از آنها از پشت با كابل برق دستبند زده شده بودند.
بعدا كاركنان هيت سازمان ملل در عراق 52 جسد را شمارش مي كنند. اينها ايراني هستند كه در كشور همسايه عراق در كمپ اشرف پناه برده بودند. مجاهدين خلق اپوزيسيون ممنوعه ايراني كمپ اشرف را در دهه هاي 80 درست كرده بودند. اين كمپ در 120 كيلومتري مرز ايران قرار دارد. در اول سپتامبر 2013 روز پايان داستان اين كمپ بود.
52 جسد
اين ويدئو كه در يك رستوان ايراني در شهر برلين محله شارلتون بورگ با پنجره هاي بخار گرفته نشان داده مي‌شود. محمد مشيري 55 ساله بر روي يك كامپيوتر تايپ مي كند. او مي گويد: اين يك دوست خوب من بود. او به نرمي مانيتور را لمس مي كند. اين مرد را نيز من مي شناختم
او با لطافت انگشت خودرا بر روي مانيتور به روي يك جسد ديگر مي برد. او دوغي را كه سفارش داده بود فراموش كرده است كه بنوشد. اين يك نوشابه سنتي بود از ماست و آب.
فريده بهمني در شهر فارل در مورد اين ويدئو مي گويد كه همه اين محل را مي شناسند.
مشيري 55 ساله بطور واقعي نويسنده است. وقتي او جوان بود سر دبير يك نشريه دانش‌آموزي در تهران بود و مجبور شد كه از ايران خارج شود. او يك شركت دارد و حالا او صداي اپوزيسيون ايران در آلمان است. او مي گويد: اين سربازان عراقي بودند كه تحت امر رژيم ايران اين 52 نفر از اپوزيسيون ايراني را بقتل رساندند و 7 تن را نيز گروگان گرفتند. ال مالكي نخست وزير عراق يك دست نشانده رژيم تهران است و خامنه يي رهبر رژيم ايران رهبر مذهبي او نيز هست.
صبح زود ساعت 5 صبح اين حمله صورت گرفت بعد از 45 دقيقه بعد تر تلفن مشيري د ر آلمان زنگ مي خورد. همان عصر 23 ايراني در تبعيد در برلين دست به اعتصاب غذا مي‌زنند.
در اعتصاب غذا
سرماي ماه دسامبر در كنار ميدان براندنبورگ . ” روز 91” بصورت بزرگ روي يك تابلو نوشته شد ه است. اعتصاب غذا كنندگان خودشان را در ميان پتو پيچانده اند . يك جاي خالي در ميان آن بچشم مي خورد. يك زن از ميان آنها به بيمارستان منتقل شده است. فريده بهمني در صف عقب قرار دارد و پرچمش را تكان مي دهد و موزيك ايراني نواخته مي شود. در آخر هفته اين زن 52 ساله از شهر فارل به برلين مي آيد . او مي گويد من بايد كاري بكنم او نيز مثل مشيري كمتر مي تواند در اعتصاب غذا شركت كند او در روز بين 20 تا 25 مريض دارد.
از تربيون كسي مي گويد خواهش مي كنم مواظب خودتان باشيد. اين اوتو برنهارد است. نماينده سابق مجلس فدرال از حزب س د او. او سلامهاي كميته همبستگي براي يك ايران آزاد را براي اعتصاب غذا كنندگان آورده است. او به آنها گل رز مي دهد. اين كميته متعلق به سياستمداران از همه احزاب است و در ميان آنها گرهارد بام و ريتا زوسموت و هورست تلچيك و خود برنهارد رئيس اين كميته است.
يك اعتصاب غذا كننده از شهر كلن كه 53 ساله است با دو تيتر دكترا دارد و پدر خانوداه است از ميان پتوها خودش را خارج مي سازد. دو مرد به او كمك مي كنند. او مي گويد زندگي ما ارزش ندارد اينجا مساله بسيار بالاتر از اين حرفهاست. او دوستاني و اقوامي در كمپ ” ليبرتي” دارد جايي كه بيش از 3000 ايراني در تبعيد در شرايط بسيار سختي زندگي مي كنند. كساني كه در قتل عام اشرف زنده مانده اند نيز به آنجا برده شده اند. او مي گويد در آنجا نيز هر روز ما ترس از حمله داريم. او قصد دارد به اعتصاب غذاي خود ادامه دهد تا زماني كه دنيا كاري انجام دهد.
بايد گفت كه در دروازه براندنبورگ موضوعات ديگري هم وجود دارد كه به موضوع ايرانيها مي‌تواند سايه بيندازد. يك مرد يك پلاكارد حمل مي كند ” او خواهان تغيير سياست انرژي مي باشد. در عقب تريبون يهوديان برلين جشن نور را جشن گرفته اند در جلوي ما يك ماشين شيك عبور مي كند و صداي موزيك از پنجرهاي باز بگوش مي رسد. فريده بهمني همچنان مشغول تكان دادن پرچم است.
آما در اين ميان آيا در ايران اوضاع بهتر شده؟ در هر صورت احمدي نژاد رئيس جمهور خشن رفته است و جايش حسن روحاني كه دوستانه تر بنظر مي ايد آمده است. آيا يك قرار داد سر موضوع اتمي با ايران انجام نشده است؟ آيا تو در اين رابطه خوشحال نيستي؟ از فريده بهمني در مطبش بيماران سئول كرده اند. بهمني خنديد و جواب داد. لطفا ديگر سئوال نكنيد
گرگ در لباس ميش
يك عصر در شهر فارل. بيماران رفته اند. فريده بهمني در مركز درمانيش مقداري خسته بنظر مي رسد. در جلويش چاي ايراني در حال بخار كردن است. بهمني در شهرش چهره شناخته شده و محبوبي است. او هر روز ساعت 8 صبح مطبش را باز مي كند و اغلب تا ساعت 21 كار مي كند. او آنقدر در آلمان بوده كه مي تواند اصطلاحات سياسي آلمان را به زبان الماني بيان كند. روحاني! او مي گويد او يك گرگ در لباس ميش است. و ماهي از سرش مي گندد. روحاني هميشه يك نفر سيستم بوده است.
بهمني در سال 1979 يك دختر جوان بود كه شاه ايران سرنگون شد. او در آنجا بود كه جانشين شاه ايت الله خميني در سال 1981 مجاهدين خلق را ممنوع اعلام كرد. آنها به كمپ اشرف گريختند. وقتي از او سئول مي كنم كه آيا خانوده دارد با لبخند جواب مي دهد بله . مي پرسم او در كجا درس خوانده است؟ او لبخند مي زند.او دوست ندارد در مورد مسايل شخصي صحبت كند . او مي گويد اين مي تواند براي خانواده من در ايران خطرناك شود . يك زماني او به آلمان آمده است و فيزيوتراپ شد ه است.
صدها اعدام
اما يك فيزيوتراپ از شهر فارل چه كار مي تواند بكند. او كه بخاطر دلتنگي براي وطنش شب خوابش نمي برود. او چه كاري براي خانواده اش در ايران مي تواند بكند؟
او جواب مي دهد : من صداي بسياري از زندانيان در زندانها مي باشم. او در آخر هفته در دروازه براندنبورگ مي ايستد. او پول كمك مي كند. اكثر درامد مطبش را به تشكلهاي ايرانيان در تبعيد كمك مي كند . او به بيمارانش در مورد روحاني و سياستش هشد ار مي‌د هد. اين روحاني حتي خطرناك تر از قبلي اش است . او براي تمامي دنيا خطرناك است.
محمد مشيري مثل هميشه در برلين آخرين آمار را در كامپيوترش دارد. او مي گويد از زماني كه روحاني رئيس جمهور شده تعداد 417 اعدامي در ايران وجود داشته. روحاني در ماه اوت 2013 شده است. 4 هفته بعد از اعلام رسمي او بعنوان رئيس جمهور به كمپ اشرف تهاجم شده است.
اتوبرنهارد ، سياستمدار حزب دموكرات مسيحي مي گويد: ايران كشوري در دنيا هست با بيشترين تعداد اعدامي به نسبت تعداد جميعتش. حتي بيش از چين.
من باز سئوال كردم كه اين اعتصاب غذا كنندگان چه كاري از دستشان در آلمان بر مي آيد؟
مشيري جواب مي دهد: اين مربوط است به حقوق بشر. او مي خواهد كه دولت آلمان براي آزادي گروگانها از كمپ اشرف تلاش كند. و تعداد بيشتري پناهنده از كمپ ليبرتي را بپذيرد و قبل از هر چيز به روحاني و دولتش اعتماد نكند.
اما او فقط آلمان را موظف به اقدام نمي داند. اين اتفاقي نيست كه اعتصاب غذا كنندگان در نزديكي دروازه براندنبوگ حضور دارند. چون كنارش سفارت آمريكا قرار دارد. وقتي در سال 2003 دولت آمريكا عراق را اشغال كرد آنها سلاحهاي مجاهدين را در كمپ اشرف گرفتند و آنها را به افراد تحت حمايت استاتوي 4 ژنو معرفي كردند، مشيري مي گويد : دولت آمريكا امنيت اين انسانها را تضمين داده است ولي از سال 2009 كه آنها بغداد را ترك كردند هيچكس ديگر وجود ندارد كه از آنها حفاظت كند.
من مي توانم كمك كنم
فريده بهمني در مطبش مي گذارد چاي سرد شود. او المان را دوست دارد. او كارش را دوست دارد ولي با اين وجود مي خواهد كه به ايران باز گردد. او مي گويد: كوههاي ايران، كويرش و برامدن خورشيد ش ... او مي گويد من آرزو مي كنم مي توانستم به شما نشان دهم . قبل از همه مردم ايران بمن نياز دارند. من در آلمان آزادي را شناختم. من بايد در ساختن مجدد ايران كمك كنم. او مي خندد. بزودي وقتي رژيم سرنگون شود.
بعد از 108 روز اعتصاب غذا كنندگان قبل از ميلاد مسيح به اعتصاب غذا خاتمه دادند. مستمر تعداد بيشتري روانه بيمارستان مي شدند. آنها به اعتراض خود با اكسيون اعتراضي ادامه مي دهند